آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
»سیزده بدر در شعر استاد شهریار | 0 | 1726 | aniaz |
»چرا خورشيد زرد است؟ | 0 | 1420 | aniaz |
»اعترافهای تکان دهنده طنز | 0 | 1354 | aniaz |
»درمانهای خانگی بیماریهای گوارشی | 0 | 1268 | aniaz |
»تشخیص فشارخون پایین | 0 | 1239 | aniaz |
»پنج میانبر صفحه کلید در ویندوز که اغلب فراموش شده هستند | 0 | 1349 | nina |
»فصل ها چگونه به وجود می آیند؟ | 0 | 1253 | nina |
»شعری زیبای از ابوالحسن ورزی | 0 | 1209 | nina |
»انواع داداش برای دخترای امروزی!! | 0 | 1266 | nina |
»چه عواملی سبب ایجاد یبوست می شوند؟ | 0 | 1188 | nina |
حراجی شیطان!
شیطان می خواست که خود را با عصر جدید تطبیق بدهد. تصمیم گرفت وسوسههای قدیمی و در انبار ماندهاش را به حراج بگذارد. در روزنامهای آگهی داد و تمام روز، مشتری ها را در دفتر کارش پذیرفت . حراج جالبی بود: سنگهایی برای لغزش در تقوا، آینههایی که آدم را مهم جلوه میداد، عینکهایی که دیگران را بیاهمیت نشان میداد. روی دیوار اشیایی آویخته بود که توجه همه را جلب میکرد: خنجرهایی با تیغههای خمیده که آدم میتوانست آنها را در پشت دیگری فرو کند،و ضبط صوتهایی که فقط غیبت و دروغ را ضبط می کرد. شیطان رو به خریدارها فریاد می زد: نگران قیمت نباشید! الان بردارید و هر وقت داشتید، پولش را بدهید. یکی از مشتریها در گوشهای دو شیء بسیار فرسوده دید که هیچکس به آنها توجه نمیکرد. اما خیلی گران بودند. تعجب کرد و خواست دلیل آن اختلاف فاحش را بفهمد. شیطان خندید و پاسخ داد: فرسودگیشان به خاطر این است که خیلی از آنها استفاده کردهام. اگر زیاد جلب توجه می کردند، مردم میفهمیدند چه طور در مقابل آن مراقب باشند. با این حال قیمت شان کاملاً مناسب است. یکی شان شک است و آن یکی عقدة حقارت. تمام وسوسههای دیگر فقط حرف میزنند، این دو وسوسه عمل می کنند.
سلام وب زیبای داری به ما هم سر بزن و با امکانات ما هم اشنا شوید خوشحال می شویم ومنتظر حضور گرم شما هستیم
آدرس وب کاربر