تبلیغات

loading...

آخرین ارسال های انجمن

عنوان پاسخ بازدید توسط
0 1821 aniaz
0 1484 aniaz
0 1400 aniaz
0 1307 aniaz
0 1299 aniaz
0 1398 nina
0 1308 nina
0 1262 nina
0 1318 nina
0 1229 nina

حکایت از خود گذشتگی

1003 بازدید

در روزگاری که بستنی با شکلات به گرانی امروز نبود، پسر ده ساله ای وارد بستنی فروشی هتلی شد و پشت میزی نشست. خدمتکار برای گرفتن سفارش به سراغش رفت.

پسر:«بستنی با شکلات چند است»؟

خدمتکار:« پنجاه سنت».

پسر دستش را در جیبش کرد و گفت:«بستنی خالی چند است»؟خدمتکار با توجه به اینکه تمام میز ها پر شده بود و عده ای بیرون از بستنی فروشی منتظر خالی شدن میز ایستاده بودند، با بی حوصلگی گفت:«سی و پنج سنت».

پسر دوباره پول هایش را شمرد و گفت:«پس برای من یک بستنی بیاورید».

خدمتکار رفت و بستنی آورد و صورت حساب را روی میزگذاشت و رفت. پسر بستنی را تمام کرد؛ صورت حساب را برداشت و به صندوق دار پرداخت کرد و رفت. هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت، گریه اش گرفت.پسر بچه روی میز در کنار بشقاب خالی پانزده سنت برای او انعام گذاشته بود .

یعنی او میتوانست باپول هایش یک بستنی با شکلات بخرد اما چون پولی برای انعام دادن برایش باقی نمیماند، این کار را نکرده بود و بستنی خالی خورده بود.

عجول بودن در برخورد ها بسیاری از مواقع سبب پشیمانی میشود.پس آرام باشیم و عجولانه برخورد نکنیم. در  رفتار هایمان آرامش را پیشه کنیمو با متانت برخورد کنیم.تا هنگام مواجه شدن با برخوردی مناسب از رفتار زشت و نا مناسب خود شرمگین نشویم.

دیدگاه شما از مطلب بالا چیست؟

کد امنیتی رفرش

به نکات زیر توجه کنید

  • پسورد کلیه فایل ها عبارت "http://baxdl.ir/" می باشد.
  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.